بررسی شتاب اتومبیل های برقی در مقایسه با انواع احتراقی

بررسی شتاب اتومبیل های برقی در مقایسه با انواع احتراقی

در این مطلب قرار است تا دلیل سرعت بسیار زیاد اتومبیل های برقی را بیان کنیم. پر سرعت ترین اتومبیل های بنزینی نظیر لامبورگینی، فراری و بوگاتی باز هم به پای اتومبیل های برقی نمی رسند. کارکرد اتومبیل های برقی به گونه ای می باشد که گویا همواره با لانچ‌کنترل روشن و با بیشترین توان به حرکت در می آیند و به سرعت از کنارتان رد می شوند.

علت اساسی سرعت بسیارخوب اتومبیل های برقی، فقط به یک خاطر می باشد و آن هم سرعت بازخورد و پاسخ اتومبیل به فرامین راننده می باشد. به علت دلایل بیان شده در ادامه هیچ اتومبیل درون‌سوزی تا به حال نتوانسته در قسمت جواب به دستورات راننده با اتومبیل های برقی رقابت کند:

  • پاسخ موتور اتومبیل
  • تعداد دنده‌های اتومبیل
  • بیشترین توان اتومبیل

برای فهمیدن این مورد نخست باید فرایند رسیدن اتومبیل از وضعیت ساکن به بیشترین توان را بررسی کنیم. نخست راننده پای خود را روی پدال گاز قرار می دهد. این کار یک سینگال برقی را به واحد پردازش ECU ارسل می کند و بعد از انجام این کار، سیگنال جدیدی به فعال ساز یا آکچویتر دریپه گاز فرستاده می‌شود. بعد از مخلوط هوای وارد شده و سوخت به مقدار مناسب، با وارد شدن آن به منیفولد ورودی که با کمک خلا مکش و گذشتن از سوپاپ‌های سیلندر، گام های چهارگانه پیشرانه چهارزمانه شروع می‌شود.

با ادامه دادن این فرایند در سیلندرهای دیگر، موتور به بیشترین قدرت خروجی خود خواهد رسید. روند بیان شده در یک موتور تنفس‌طبیعی که دارای ‌پیشرانه‌های پرخوران نمی باشد به اندازه ۱.۴ تا ۱.۲ ثانیه زمان می برد. ولی در اتومبیل های حال حاضر این فرایند آهسته تر می باشد تا تجربه رانندگی یکنواخت تر شود. همه این فرایندها، با وارد شدن توربوشارژر بیشتر از قبل آهسته می‌شوند و راننده را وادار می‌کنند تا ۱ تا ۳ ثانیه بیشتر منتظر بماند؛ در مقابل یک پیشرانه برقی قادر است در بازه زمانی بیان شده ده‌ ها هزار بار به بیشترین قدرت خود برسد و باز به وضعیت معمولی برگردد.

بنابراین خواهیم دید که پیشرانه برقی یک EV حدودا به شکل آنی جواب می‌دهد ولی نمی‌توان آن را علت شتاب شتاب و سرعت زیاد این محصولات دانست. درست است که جهت دسترسی به سرعت‌ های گوناگون در یک اتومبیل برقی احتیاجی به عوض کردن دنده به دلیل نبودن جهبه دنده نمی باشد ولی اتومبیل های بنزینی می بایست زمان مشخصی برای این امر سپری کنند. حتی در صورتی که جعبه‌دنده‌ای قادر باشد تا به شکل آنی فعالیت عوض کردن دنده را انجام دهد  باز هم موتور بنزینی نمی تواند با آن رقابت کند.

موتورهای درون‌سوز جهت کارکرد خود کمترین و بیشترین سرعت را دارند که بیش از آن امکان کارکردن ندارند. بنابراین جهت کنترل آن‌ها، جعبه‌دنده بزرگ می شود. از طرف دیگر در اتومبیل های برقی این چنین نمی باشند و قادر می باشند هر طور که می‌خواهند روشن و خاموش شوند. بیشترین سرعت آن ها نیز اصولا به وسیله نرم‌افزار مشخص می‌شود و علیرغم مدل‌های درون‌سوز، دارای محدودیت مکانیکی نمی باشد. همچنین این موتورها با زیاد شدن سرعت به دورموتور بیشتر نمی‌رسند و در نتیجه خبری از صدا و لرزش زیادتر پیشرانه نمی باشد.

مورد دیگر اینکه موتورهای درون‌سوز تا هنگامی که به انفجار نزدیک نشوند، به بیشترین قدرت تولیدی خود نخواهند رسید ولی موتورهای برقی در قسمت وسیعی از عملکرد خود، حاضر به نبرد می باشند. در این قسمت باید از گشتاور ارائه‌ شده در این دو پیشرانه مختلف صحبت کنیم. موتور ۶.۵ لیتری ۱۲ سیلندر V شکل  در اتومبیل لامبورگینی آونتادور در دور ۱۰۰۰rpm به میزان تقریبا ۹۵ نیوتن‌متر گشتاور می سازد. اگر بخواهیم مقایسه کنیم پیشرانه برقی تسلا مدل S در همان سرعت تقریبا ۶۶۰ نیوتن‌متر گشتاور ایجاد می کند.

درباره لامبورگینی آونتادور SV

وارد شدن برق به اتومبیل عملکرد آن را بهتر خواهد کرد. زیاد شدن امکانات رفاهی، بهتر شدن ایمنی اتومبیل، بیشتر شدن شتاب و دسترسی آسان به سرعت از ویژگی های بی نظیر اتومبیل برقی می باشد. پیشرانه‌های برقی قادر می باشند با ارائه کارکردی بهینه، توان زیادی را به راننده بدهند. بنابراین مشخص است که با ظهور این اتومبیل ها دیگر پیشرانه‌های V12 جایگاه سابق را ندارند و صنعت اتومبیل سازی در حال رفتن به سمت تولید ماشین های برق می باشد.

امتیاز این مقاله

ارسال دیدگاه